کاجستان برف
من در این تنهایی
پشت کاجستان برف
رقص آواز و کمی هم مستی
یکنفر میگوید یک نفر میخواند یک نفر میرقصد
پس کجا رفت آن سنگ صبور
آن لاله ی دور
به چه دلخوش باشم؟
به شکستن شدن شاخه ی درخت
یا لباس های کهنه ی روی رخت
به نگاه لرزان دخترک بیچاره
یا مردی که گذشت با لباسی پاره
به اتاقی که به اندازه ی یک تنهاییست
یا ورق خوردن من تماشاییست؟!
من همان صبح قشنگ در مرز کسالت هستم
مثل یک پوچی پوچ هر لحظه کنارت هست
مروزی گره خواهم خورد در فراسوی خیال
میدانم که خواهم مرد با آرزویی محال!
به چه دلخوش باشم
به غروب بارور از نومیدی؟
به سکوت تلخ این شهر
به نامردمان این دهر
یا به آینده ی بی سپیدی
سهراب دیگر آب را گل نمیکنند
دل ها را گل آلود کرده اند این نامردمان
مهدیه17اردیبهشت ماه 93
من در این تنهایی
پشت کاجستان برف
رقص آواز و کمی هم مستی
یکنفر میگوید یک نفر میخواند یک نفر میرقصد
پس کجا رفت آن سنگ صبور
آن لاله ی دور
به چه دلخوش باشم؟
به شکستن شدن شاخه ی درخت
یا لباس های کهنه ی روی رخت
به نگاه لرزان دخترک بیچاره
یا مردی که گذشت با لباسی پاره
به اتاقی که به اندازه ی یک تنهاییست
یا ورق خوردن من تماشاییست؟!
من همان صبح قشنگ در مرز کسالت هستم
مثل یک پوچی پوچ هر لحظه کنارت هست
مروزی گره خواهم خورد در فراسوی خیال
میدانم که خواهم مرد با آرزویی محال!
به چه دلخوش باشم
به غروب بارور از نومیدی؟
به سکوت تلخ این شهر
به نامردمان این دهر
یا به آینده ی بی سپیدی
سهراب دیگر آب را گل نمیکنند
دل ها را گل آلود کرده اند این نامردمان
مهدیه17اردیبهشت ماه 93
برای مشاهده لینک نیاز به ثبت نام دارید؛ برای ثبت نام کلیک کنید
آخرین ویرایش: