موبدیار مهران غیبی
گروه اندیشه امرداد: جهانبینی ایرانی ریشه در فرهنگ هزاران ساله او دارد که منابع شناخت آن در فرهنگنامهی اوستا گردآوری شده است. این منابع را میتوان در چهار گروه دستهبندی کرد: الف) یشتها ب) ستوت یسن (که در شماره پیشین به آن پرداخته شد ) پ) وندیداد ت) نوشتههای بجا مانده از دوران ساسانی مانند دینکرد و بندهشن
جهانبینی ایرانی ریشه در فرهنگ هزاران ساله او دارد که منابع شناخت آن در فرهنگنامهی اوستا گردآوری شده است. این منابع را میتوان در چهار گروه دستهبندی کرد:
الف) یشتهای کهن، این کتاب باور ایرانیان را در دوران استورهای نشان میدهد.
ب) ستوت یسن، این کتاب گاتها (کتاب آسمانی اشو زرتشت) و سرودهایی چون هفت هات و فْروَرَد را در بر داشته، آموزشهای پیامبر و باور زرتشتیان نخستین را مینمایاند(که در شماره پیشین به آن پرداخته شد ).
پ) وندیداد، آیینهای است که باورهای قبیلهی مغان ماد را نشان میدهد. این باورها به طور مشخص در زمان اردشیر دوم هخامنشی با رنگ زرتشتی نمایان میشوند و در دوره ساسانیان که خود را از دوده دارای دارایان هخامنشی میدانستند به اوج گسترش و قدرت خود میرسند.
ت) نوشتههای بجا مانده از دوران ساسانی. دینکرد که از نه دفتر ساخته شده بود، بنمایههای اندیشهوری، رفتار و اخلاق را بر پایهی فقه دینی زمان نشان میدهد. التقاط همه این باورها با باورهای انیرانی (نا ایرانی) در بندهشن دیده میشود. این کتاب در دوره ساسانیان از روی نوشتهای باستانی بازنویسی و پایهای برای فقه زرتشتیان زمان تبدیل میگردد.
در این جستار کوشش خواهد شد با بررسی منابع یاد شده جایگاه اخلاق زیستی در جهانبینی ایرانی نشان داده شود.
1- یشت ها
بنابر یشتها (ی شْ ت، به معنی سرودهای نیایش) "4" خدای نیک جهان را در شش چهره، به ترتیب آسمان، زمین، آب، گیاه، جانوران و در آخر سال ( سال خورشیدی) انسان را آفرید. انسان در پنج روز پایان سال از فروردین (= راهنمای اهورایی، هدایت الهی) برخوردار شد. محیط زیست برای ایرانیان آنچنان ارزشمند بود که ایزدی برای هر یک از عناصر محیط زیست خود همچون آتش، آب، زمین، باد، گیاه و جانوران نیک داشتند. یشتهایی نیز برای ایزد بانوانی چون دانش، دین (بینش ـ وجدان)، راستی و ثروت سروده شده که گویای ارزش والای این ویژگیها نزد ایرانیان است. دشتهای سرسبز، چراگاههای آباد، رودها و چشمههای جاری با آب گوارا، صلح، دوستی و دامهای خوب از ثروتهای نیک بود. راستکاران از ایزدان برای چنین ثروتهایی خواستار پیروزی هستند که برآورده می گردد ولی نذرهای گرانبار کسانی که خواهان پیروزی برای نابود کردن یا دزدیدن این ثروتها هستند، پذیرفته نمیشود.
دلکشترین یشتها در ستایش ایزد بانو آناهیتا و ایزد مهر است. آناهیتا نماد آبها بویژه رودهای جاری است. زندگی بخش و زداینده بدیها، رودی پاک و بیآلایش که از آسمان به سوی زمین جاری است. او که به سان دوشیزهای مقدس انگاشته میشود، پستان و زهدان زنان راستکار را پاک و پرشیر کرده، زایمان را آسان میسازد. پرستشگاههای آناهیتا در کنار منابع طبیعی آب ساخته میشد تا بتوانند آب را تقدیس کنند. ایزد مهرکه گرما و نور خورشید است، هر روز جهان را میپاید تا کسی به جهان زنده آسیبی نرساند. او که دارنده دشتهای فراخ و نگهبان راستی بود، به صورت مردی جنگاور دارای هزار چشم و گوش مجسم میشود. او ضعیفترین نالهها را میشنود و به یاری ستم دیدگان میشتابد. مهرپرستی آنچنان قدرتمند بود که به یونان و رم هم گسترش یافت و امروزه یادگارهای فراوانی از آن در فرهنگ اروپایی (چون مقدس بودن روز خورشید (sunday)) همچنین در واژه مهراب ( معرب آن محراب) دیده میشود.
2- وندیداد
وندیداد فرهنگنامهی باور مغان ماد است که با افزودن و کاستن مطالبی، به آن رنگ زرتشتی داده شده است "7". در سرتاسر وندیداد جهان آوردگاه دو خدای نیک و بد است. اهریمن و دیوان همواره میکوشند تا آفریدگان مزدا بویژه آتش، آب، زمین، گیاه، جانداران و مردم را بیازارانند و بمیرانند. راستکاران با پاک نگه داشتن، خانه ساختن، آباد کردن (کاشتن گیاه) و کارهایی از این دست با خدای بد میجنگند ولی بد کاران با آلودن، ویران کردن و بریدن گیاهان به اهریمن یاری میرسانند. مجازات چنین افرادی از پرداخت کفاره تا مرگ بود.
در فرگرد 3 بند 4 این کتاب، شادترین زمین زمینی است که دارای بیشترین کشت و کار، بهترین چراگاه و درختان دارای بر خوراکی است. در بند 21 از فرگرد 8 آرزو میشود که مبادا دیو دروغکار بدخواه گیتی را نابود کند. در بند 11 همان فرگرد ناشادترین زمین، زمینی است خاکآلوده و خشک که مرد راستکار با زن و بچه در آن گم شده، ناله و فریاد کند. هر گونه پلیدی یا انسانهای پلید به چنین زمین ناشاد برده میشد تا اهریمن نتواند زمینهای شاد را ناشاد کند. در فرگرد 11 بندهای 5 تا 11 زمین چون زن، مادر آفریدگان مزدا دانسته شده، تعهد میشود که هرگونه ناپاکی، پلیدی و بد اندیشی را از خانه، آتش، آب، زمین، گیاه و چارپا برانداخته شود.
3- نوشته های پهلوی
دینکرد کتابی است "9" که راه روش زندگی بر پایهی آموزههای دینی در زمانه ساسانیان را نشان میدهد. در کتاب سوم دینکرد هنگام برشمردن خویشکاری (وظیفه) شهریاران، یکی دیگر از بایستههای شهریاری را پاییدن (حفاظت) آب، خاک، هوا و آتش (به سخن امروزی محیط زیست) میداند تا بدبختی و بنمایههای بیماری و ناخوشی مردم ریشه کن شود. در این کتاب همچنین آمده که شهریار بایستی کس بگمارد تا ناراستی در کارها نبوده باشد. پاداش و پادافره (مجازات) دادگرانه درستکاران و دروغکاران کشور را پیراسته خواهد کرد. وابسته بودن خرسندی راستین هر کس به خرسندی دیگران، آسیب نرساندن به جهان زنده و کوشش برای آبادی همچنان از دیگر آموزشهای این کتاب است.
در یادگار بزرگمهر اندرز داده شده است که هرکس سود خود را در سود دیگران بجوید و جهان را آباد کند تا خود سود ببرد"8". در درخت آسوریک جدل درخت خرما و بز که هر یک به نقش خود در آبادی جهان و ثروت مردم میبالند، گویای جایگاه آبادی جهان و ثروتمندی همه مردم، در داستانهای مردمی دوره ساسانی است"8".
بنابر درِ 77 از سد درِ بندهشن "به نقل از 7" پنج خرمی و رامش و ستایش زمین را هست. نخست مردم نیک کردار، پرهیزگار و خدا شناس بر وی خانه سازند و آبادی (سرسبزی) کنند. دو دیگر آنکه زن مستور و پارسا بر زمین فرزند زاید و پروراند. سوم آن که دار و درخت بنشانند و آبادی کنند. چهارم آن که مردم و حیوانات و دیگر آفریدههای مزدا بر وی زیند و پرورند. پنجم آن که سوراخ مار و کژدم و موش و جمندگان و خرفستران بیرون کنند.
بندهشن کتابی است که آمیختگی و التقاط دینی در زمان ساسانیان را نشان میدهد. در این کتاب جهان میدان جنگ دو خدای نیک و بد است. آنها برای مبارزه با یکدیگر آفریدگان نیک و بد را میآفرینند. بنابر این کتاب خدای نیک زمین را در سه مرحله به صورت سخت، گَرد و گٍل نرم میآفریند. زمین مادر همهی آفریدگان است و برای جنگ با خدای بد کوهها را لایه بر لایه میرویاند و زیر و زبر بر مینهد، همچون ریشه درختان، تا آبها بدان در تازند. ایزد زامیاد نیز از آن حمایت میکند. در این مبارزه خدای بد گیاه نخستین را میخشکاند اما امشاسپندان و ایزدان مینوی گیاه را به آسمان برده به کمک ایزد تیشتر (باران) صدها هزار گیاه سودمند پدید آورده و در جای جای زمین میپراکنند. بدینگونه در این مبارزه جهان را یاوری بسیاری از گیاه بود. خدای بد در آنها خار و پوست خشن و زهر میآمیزد.
نخستین جاندار سرشت گیاهی داشت و زمانی که مرد از اندامهای او در خاک پنجاه و پنج دانه خوراکی و دوازده گیاه دارویی رویید. تخمهی آن را ایزدان به ماه بردند و پاک گردانیدن. از این تخمه انواع گوناگون جانوران خاکی، آبی و پرندگان پدید آمدند.
با آفرینش مرد پرهیزگار، اهریمن از کار افتادگی خود و دیوان را از او دید. آنچنان ناتوان شد که سه هزار سال به گیجی فرو افتاد. دیوان هر چه گفتند که چگونه با آفریدگان مزدا خواهند جنگید، اهریمن به هوش نیامد. تا آن که ماده دیو جهی به او گفت: برخیزی ای پدر ما. من آنچنان درد به جان مرد پرهیزگار و گاو ورزا بهلم که زندگی را نشاید. فره ایشان بدزدم. آب را بیازارم، زمین را بیازارم، آتش را بیازارم، گیاه را بیازارم، همه آفرینش مزدا آفریده را بیازارم. از این بدکرداریها اهریمن آنچنان آرامش یافت که از گیجی بدر آمد.
اورمزد خود بُن مردم را به خویش گرفت. بهمن که بزرگترین امشاسپند (فرشته) خداوند است نگهبانی از چارپایان سودمند را بر عهده گرفت. اردیبهشت از آتش و شهریور از فلزات نگهبانی میکنند. اسفند نگهبانی از زن و زمین را به خود میگیرد. از اوست که همه آفریدگان مزدا میزایند. هرکه زمین را بیازارد یا رامش بخشد، اسفند را آزرده یا آسوده گرداند. آناهیتا که مادر آبهاست یاور اوست. خرداد از آبها و امرداد از گیاهان نگاهبانی میکنند. این دو به ترتیب با دیوهای تشنگی و گشنگی میجنگند. در اینکار هر امشاسپند را سه یا چهار ایزد یاری مینماید. آزردن، آلودن و آسیب رساندن به هر یک از این عناصر محیط زیست سبب آزردن امشاسپندان و ایزدان میگردید و پادافرهی سخت در پی دارد.
در پایان شایسته یادآوریست که در گاهشمار ایرانی ماه دوازده ماه سی روزه و هر روز نامی دارد. هرگاه نام روز و نام ماه یکی میشد، آن روز را به جشن ( = نیایش همگانی) میپرداختند. در این جشنها همراه با شادمانی و ستودنِ موضوع جشن، از خداوند برای دهش موضوع جشن سپاسگزاری میکردند. موضوع این جشنها به ترتیب ماههای سال در فروردین، راهنمایی اهورایی و روانهای درگذشتگان؛ در اردیبهشت، آتش؛ در خرداد، آبها؛ در تیر، ستاره تیشتر که قرین باران بود؛ در اَمرداد، گیاهان؛ در شهریور، سنگ و فلز؛ در مهر، راستی، پیمان و عدالت، در آبان، آبها؛ در آذر، آتش؛ در دی، دادار ـ خداوند؛ در بهمن، جانداران سودمند و در اسفند، زن و زمین بود. در هر جشن (از جمله پنج روز پایانی و پنج روز آغازین سال نو = جشن نو شدن و بهرهمند شدن از هدایت الهی) سفرهای پهن میگردد که در آن هفت عنصر در هفت سینی گذاشته میشود:
به یاد بهمن (=منش نیک) تخم مرغ، شیر یا شیر برنج؛ آتش به یاد اردیبهشت (= بهترین هنجار و دانش)؛ فلز، بویژه سکه نقره، به یاد شهریور (= شهریاری برگزیدنی، بنده هیچ چیز نبودن)؛ سفره روی زمین پهن میشود به یاد اسفند (= آرامش پیش برندهای که از دانش، دلدادگی و ایمان پدید میآید)؛ آب، گلاب و شربتهای گوناگون به یاد خرداد (= رسایی، کمال)؛ سبزه، خوراکیهای گیاهی مانند نان، حلوا و سمنو همچنین انواع میوههای تر و میوههای خشک به یاد اَمُرداد (= جاوانگی). انسان که این شش صفت را در خود پروراند روحش چون آیینه پاک و شفاف شده، فروغ خداوند را بازتابش میکند. بنابراین آیینه و کتاب آسمانی نیز به یاد خداوند در این سفره گذاشته میشود. سفره هفتسین یادگار این سفره است.
برداشتها:
بهار، مهرداد (گزارنده)، فرنبغ دادگی (نگارنده)، 1369، بندهشن، انتشارات توس، تهران، چاپ نخست، 237ص.
پورداود، ابراهیم (گزارنده)، 1356، یشتها، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، دوره دو جلدی.
جعفری، علی اکبر، 1361، پیام زرتشت، انتشارات فروهر، چاپ سوم، 183ص.
رضی، هاشم (ترجمه و تفسیر)، 1376، وندیداد، انتشارات فکر روز تهران، چاپ نخست، دوره چهار جلدی.
عریان، سعید (گزارشگر)، آسانا، جاماسبجی دستورجی جاماسب (گردآورنده)، 1371، متون پهلوی، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، چاپ نخست، 170+393 ص.
فضیلت، فریدون (مترجم)، آذرفرنبغ فرخزادان و آذرباد امیدان (مولفین)، کتاب سوم دینکرد (درس نامهی دین مزدایی)، دفتر یکم، انتشارات فرهنگ دهخدا، چاپ نخست، 1381، 642ص.
گروه اندیشه امرداد: جهانبینی ایرانی ریشه در فرهنگ هزاران ساله او دارد که منابع شناخت آن در فرهنگنامهی اوستا گردآوری شده است. این منابع را میتوان در چهار گروه دستهبندی کرد: الف) یشتها ب) ستوت یسن (که در شماره پیشین به آن پرداخته شد ) پ) وندیداد ت) نوشتههای بجا مانده از دوران ساسانی مانند دینکرد و بندهشن
جهانبینی ایرانی ریشه در فرهنگ هزاران ساله او دارد که منابع شناخت آن در فرهنگنامهی اوستا گردآوری شده است. این منابع را میتوان در چهار گروه دستهبندی کرد:
الف) یشتهای کهن، این کتاب باور ایرانیان را در دوران استورهای نشان میدهد.
ب) ستوت یسن، این کتاب گاتها (کتاب آسمانی اشو زرتشت) و سرودهایی چون هفت هات و فْروَرَد را در بر داشته، آموزشهای پیامبر و باور زرتشتیان نخستین را مینمایاند(که در شماره پیشین به آن پرداخته شد ).
پ) وندیداد، آیینهای است که باورهای قبیلهی مغان ماد را نشان میدهد. این باورها به طور مشخص در زمان اردشیر دوم هخامنشی با رنگ زرتشتی نمایان میشوند و در دوره ساسانیان که خود را از دوده دارای دارایان هخامنشی میدانستند به اوج گسترش و قدرت خود میرسند.
ت) نوشتههای بجا مانده از دوران ساسانی. دینکرد که از نه دفتر ساخته شده بود، بنمایههای اندیشهوری، رفتار و اخلاق را بر پایهی فقه دینی زمان نشان میدهد. التقاط همه این باورها با باورهای انیرانی (نا ایرانی) در بندهشن دیده میشود. این کتاب در دوره ساسانیان از روی نوشتهای باستانی بازنویسی و پایهای برای فقه زرتشتیان زمان تبدیل میگردد.
در این جستار کوشش خواهد شد با بررسی منابع یاد شده جایگاه اخلاق زیستی در جهانبینی ایرانی نشان داده شود.
1- یشت ها
بنابر یشتها (ی شْ ت، به معنی سرودهای نیایش) "4" خدای نیک جهان را در شش چهره، به ترتیب آسمان، زمین، آب، گیاه، جانوران و در آخر سال ( سال خورشیدی) انسان را آفرید. انسان در پنج روز پایان سال از فروردین (= راهنمای اهورایی، هدایت الهی) برخوردار شد. محیط زیست برای ایرانیان آنچنان ارزشمند بود که ایزدی برای هر یک از عناصر محیط زیست خود همچون آتش، آب، زمین، باد، گیاه و جانوران نیک داشتند. یشتهایی نیز برای ایزد بانوانی چون دانش، دین (بینش ـ وجدان)، راستی و ثروت سروده شده که گویای ارزش والای این ویژگیها نزد ایرانیان است. دشتهای سرسبز، چراگاههای آباد، رودها و چشمههای جاری با آب گوارا، صلح، دوستی و دامهای خوب از ثروتهای نیک بود. راستکاران از ایزدان برای چنین ثروتهایی خواستار پیروزی هستند که برآورده می گردد ولی نذرهای گرانبار کسانی که خواهان پیروزی برای نابود کردن یا دزدیدن این ثروتها هستند، پذیرفته نمیشود.
دلکشترین یشتها در ستایش ایزد بانو آناهیتا و ایزد مهر است. آناهیتا نماد آبها بویژه رودهای جاری است. زندگی بخش و زداینده بدیها، رودی پاک و بیآلایش که از آسمان به سوی زمین جاری است. او که به سان دوشیزهای مقدس انگاشته میشود، پستان و زهدان زنان راستکار را پاک و پرشیر کرده، زایمان را آسان میسازد. پرستشگاههای آناهیتا در کنار منابع طبیعی آب ساخته میشد تا بتوانند آب را تقدیس کنند. ایزد مهرکه گرما و نور خورشید است، هر روز جهان را میپاید تا کسی به جهان زنده آسیبی نرساند. او که دارنده دشتهای فراخ و نگهبان راستی بود، به صورت مردی جنگاور دارای هزار چشم و گوش مجسم میشود. او ضعیفترین نالهها را میشنود و به یاری ستم دیدگان میشتابد. مهرپرستی آنچنان قدرتمند بود که به یونان و رم هم گسترش یافت و امروزه یادگارهای فراوانی از آن در فرهنگ اروپایی (چون مقدس بودن روز خورشید (sunday)) همچنین در واژه مهراب ( معرب آن محراب) دیده میشود.
2- وندیداد
وندیداد فرهنگنامهی باور مغان ماد است که با افزودن و کاستن مطالبی، به آن رنگ زرتشتی داده شده است "7". در سرتاسر وندیداد جهان آوردگاه دو خدای نیک و بد است. اهریمن و دیوان همواره میکوشند تا آفریدگان مزدا بویژه آتش، آب، زمین، گیاه، جانداران و مردم را بیازارانند و بمیرانند. راستکاران با پاک نگه داشتن، خانه ساختن، آباد کردن (کاشتن گیاه) و کارهایی از این دست با خدای بد میجنگند ولی بد کاران با آلودن، ویران کردن و بریدن گیاهان به اهریمن یاری میرسانند. مجازات چنین افرادی از پرداخت کفاره تا مرگ بود.
در فرگرد 3 بند 4 این کتاب، شادترین زمین زمینی است که دارای بیشترین کشت و کار، بهترین چراگاه و درختان دارای بر خوراکی است. در بند 21 از فرگرد 8 آرزو میشود که مبادا دیو دروغکار بدخواه گیتی را نابود کند. در بند 11 همان فرگرد ناشادترین زمین، زمینی است خاکآلوده و خشک که مرد راستکار با زن و بچه در آن گم شده، ناله و فریاد کند. هر گونه پلیدی یا انسانهای پلید به چنین زمین ناشاد برده میشد تا اهریمن نتواند زمینهای شاد را ناشاد کند. در فرگرد 11 بندهای 5 تا 11 زمین چون زن، مادر آفریدگان مزدا دانسته شده، تعهد میشود که هرگونه ناپاکی، پلیدی و بد اندیشی را از خانه، آتش، آب، زمین، گیاه و چارپا برانداخته شود.
3- نوشته های پهلوی
دینکرد کتابی است "9" که راه روش زندگی بر پایهی آموزههای دینی در زمانه ساسانیان را نشان میدهد. در کتاب سوم دینکرد هنگام برشمردن خویشکاری (وظیفه) شهریاران، یکی دیگر از بایستههای شهریاری را پاییدن (حفاظت) آب، خاک، هوا و آتش (به سخن امروزی محیط زیست) میداند تا بدبختی و بنمایههای بیماری و ناخوشی مردم ریشه کن شود. در این کتاب همچنین آمده که شهریار بایستی کس بگمارد تا ناراستی در کارها نبوده باشد. پاداش و پادافره (مجازات) دادگرانه درستکاران و دروغکاران کشور را پیراسته خواهد کرد. وابسته بودن خرسندی راستین هر کس به خرسندی دیگران، آسیب نرساندن به جهان زنده و کوشش برای آبادی همچنان از دیگر آموزشهای این کتاب است.
در یادگار بزرگمهر اندرز داده شده است که هرکس سود خود را در سود دیگران بجوید و جهان را آباد کند تا خود سود ببرد"8". در درخت آسوریک جدل درخت خرما و بز که هر یک به نقش خود در آبادی جهان و ثروت مردم میبالند، گویای جایگاه آبادی جهان و ثروتمندی همه مردم، در داستانهای مردمی دوره ساسانی است"8".
بنابر درِ 77 از سد درِ بندهشن "به نقل از 7" پنج خرمی و رامش و ستایش زمین را هست. نخست مردم نیک کردار، پرهیزگار و خدا شناس بر وی خانه سازند و آبادی (سرسبزی) کنند. دو دیگر آنکه زن مستور و پارسا بر زمین فرزند زاید و پروراند. سوم آن که دار و درخت بنشانند و آبادی کنند. چهارم آن که مردم و حیوانات و دیگر آفریدههای مزدا بر وی زیند و پرورند. پنجم آن که سوراخ مار و کژدم و موش و جمندگان و خرفستران بیرون کنند.
بندهشن کتابی است که آمیختگی و التقاط دینی در زمان ساسانیان را نشان میدهد. در این کتاب جهان میدان جنگ دو خدای نیک و بد است. آنها برای مبارزه با یکدیگر آفریدگان نیک و بد را میآفرینند. بنابر این کتاب خدای نیک زمین را در سه مرحله به صورت سخت، گَرد و گٍل نرم میآفریند. زمین مادر همهی آفریدگان است و برای جنگ با خدای بد کوهها را لایه بر لایه میرویاند و زیر و زبر بر مینهد، همچون ریشه درختان، تا آبها بدان در تازند. ایزد زامیاد نیز از آن حمایت میکند. در این مبارزه خدای بد گیاه نخستین را میخشکاند اما امشاسپندان و ایزدان مینوی گیاه را به آسمان برده به کمک ایزد تیشتر (باران) صدها هزار گیاه سودمند پدید آورده و در جای جای زمین میپراکنند. بدینگونه در این مبارزه جهان را یاوری بسیاری از گیاه بود. خدای بد در آنها خار و پوست خشن و زهر میآمیزد.
نخستین جاندار سرشت گیاهی داشت و زمانی که مرد از اندامهای او در خاک پنجاه و پنج دانه خوراکی و دوازده گیاه دارویی رویید. تخمهی آن را ایزدان به ماه بردند و پاک گردانیدن. از این تخمه انواع گوناگون جانوران خاکی، آبی و پرندگان پدید آمدند.
با آفرینش مرد پرهیزگار، اهریمن از کار افتادگی خود و دیوان را از او دید. آنچنان ناتوان شد که سه هزار سال به گیجی فرو افتاد. دیوان هر چه گفتند که چگونه با آفریدگان مزدا خواهند جنگید، اهریمن به هوش نیامد. تا آن که ماده دیو جهی به او گفت: برخیزی ای پدر ما. من آنچنان درد به جان مرد پرهیزگار و گاو ورزا بهلم که زندگی را نشاید. فره ایشان بدزدم. آب را بیازارم، زمین را بیازارم، آتش را بیازارم، گیاه را بیازارم، همه آفرینش مزدا آفریده را بیازارم. از این بدکرداریها اهریمن آنچنان آرامش یافت که از گیجی بدر آمد.
اورمزد خود بُن مردم را به خویش گرفت. بهمن که بزرگترین امشاسپند (فرشته) خداوند است نگهبانی از چارپایان سودمند را بر عهده گرفت. اردیبهشت از آتش و شهریور از فلزات نگهبانی میکنند. اسفند نگهبانی از زن و زمین را به خود میگیرد. از اوست که همه آفریدگان مزدا میزایند. هرکه زمین را بیازارد یا رامش بخشد، اسفند را آزرده یا آسوده گرداند. آناهیتا که مادر آبهاست یاور اوست. خرداد از آبها و امرداد از گیاهان نگاهبانی میکنند. این دو به ترتیب با دیوهای تشنگی و گشنگی میجنگند. در اینکار هر امشاسپند را سه یا چهار ایزد یاری مینماید. آزردن، آلودن و آسیب رساندن به هر یک از این عناصر محیط زیست سبب آزردن امشاسپندان و ایزدان میگردید و پادافرهی سخت در پی دارد.
در پایان شایسته یادآوریست که در گاهشمار ایرانی ماه دوازده ماه سی روزه و هر روز نامی دارد. هرگاه نام روز و نام ماه یکی میشد، آن روز را به جشن ( = نیایش همگانی) میپرداختند. در این جشنها همراه با شادمانی و ستودنِ موضوع جشن، از خداوند برای دهش موضوع جشن سپاسگزاری میکردند. موضوع این جشنها به ترتیب ماههای سال در فروردین، راهنمایی اهورایی و روانهای درگذشتگان؛ در اردیبهشت، آتش؛ در خرداد، آبها؛ در تیر، ستاره تیشتر که قرین باران بود؛ در اَمرداد، گیاهان؛ در شهریور، سنگ و فلز؛ در مهر، راستی، پیمان و عدالت، در آبان، آبها؛ در آذر، آتش؛ در دی، دادار ـ خداوند؛ در بهمن، جانداران سودمند و در اسفند، زن و زمین بود. در هر جشن (از جمله پنج روز پایانی و پنج روز آغازین سال نو = جشن نو شدن و بهرهمند شدن از هدایت الهی) سفرهای پهن میگردد که در آن هفت عنصر در هفت سینی گذاشته میشود:
به یاد بهمن (=منش نیک) تخم مرغ، شیر یا شیر برنج؛ آتش به یاد اردیبهشت (= بهترین هنجار و دانش)؛ فلز، بویژه سکه نقره، به یاد شهریور (= شهریاری برگزیدنی، بنده هیچ چیز نبودن)؛ سفره روی زمین پهن میشود به یاد اسفند (= آرامش پیش برندهای که از دانش، دلدادگی و ایمان پدید میآید)؛ آب، گلاب و شربتهای گوناگون به یاد خرداد (= رسایی، کمال)؛ سبزه، خوراکیهای گیاهی مانند نان، حلوا و سمنو همچنین انواع میوههای تر و میوههای خشک به یاد اَمُرداد (= جاوانگی). انسان که این شش صفت را در خود پروراند روحش چون آیینه پاک و شفاف شده، فروغ خداوند را بازتابش میکند. بنابراین آیینه و کتاب آسمانی نیز به یاد خداوند در این سفره گذاشته میشود. سفره هفتسین یادگار این سفره است.
برداشتها:
بهار، مهرداد (گزارنده)، فرنبغ دادگی (نگارنده)، 1369، بندهشن، انتشارات توس، تهران، چاپ نخست، 237ص.
پورداود، ابراهیم (گزارنده)، 1356، یشتها، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، دوره دو جلدی.
جعفری، علی اکبر، 1361، پیام زرتشت، انتشارات فروهر، چاپ سوم، 183ص.
رضی، هاشم (ترجمه و تفسیر)، 1376، وندیداد، انتشارات فکر روز تهران، چاپ نخست، دوره چهار جلدی.
عریان، سعید (گزارشگر)، آسانا، جاماسبجی دستورجی جاماسب (گردآورنده)، 1371، متون پهلوی، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، چاپ نخست، 170+393 ص.
فضیلت، فریدون (مترجم)، آذرفرنبغ فرخزادان و آذرباد امیدان (مولفین)، کتاب سوم دینکرد (درس نامهی دین مزدایی)، دفتر یکم، انتشارات فرهنگ دهخدا، چاپ نخست، 1381، 642ص.