برای مشاهده لینک نیاز به ثبت نام دارید؛ برای ثبت نام کلیک کنید
پژمان جمشیدی هر چه در دنیای فوتبال خوش شانس نبود، با تیم ملی المپیكی نشد، به جام جهانی نرفت، دوران اوجش در تیم پرسپولیس با افت قرمزها مواجه شد و چون دانشجو بود نتوانست بازی در تیم های خارجی را تجربه كند اما در بازیگری واقع خوش شانس بود.
بی انصافی است اگر تنها فاكتور شانس را در موفقیت پژمان جمشیدی در سریال «پژمان» مؤثر بدانیم و به استعداد او در ایفای این نقش اشاره نكنیم. پژمان جمشیدی جلوی دوربین سروش صحت رفت تا به قول پرویز‌پرستویی ثابت كند كه می توان در عرصه بازیگری یك استثناء بود.پژمان جمشیدی مهمان یك فنجان چای «بانی فیلم» شد از زمین چمن، پرسپولیس، شماره هفت، استادیوم آزادی، ماجرای حضورش در باند علی پروین و...گفت تا ایده پژمان و حضورش جلوی دوربین سروش صحت.
ایده پژمان به پیمان قاسم‌خانی از سوی تو بود؟
- بله تنها در حد ایده ...
تنها مقطع پس از اوج یك فوتبالیست (دوران‌بازنشستگی)مد نظر بود؟
-بله، این تغییر زندگی هم از نظر مالی و هم از نظر برخورد اجتماعی و.. مد نظر بود.
زمانیكه این ایده را دادی خودت از فوتبال كنار رفته بودی؟
-بله..
در واقع شرایط را تا حدودی تجربه كرده بودی؟
-بله، یواش یواش داشتم تجربه می كردم. از سوی دیگر وقتیكه از پرسپولیس بیرون می آیی این حس به تو دست می دهد چون پرسپولیس یك تیم بزرگ است با كلی شهرت و طرفدار، نیاز نیست از كل فوتبال بیرون بیایی. تا حس كنار رفتن داشته باشی خود پرسپولیس هم داستان خودش را دارد.
یادم می آید وقتی كه پرسپولیس تو و بهنام ابوالقاسم‌پور را از سایپا گرفت بهترین خرید های فصل بودید؟
- بله...
یكی دو سال بود شما را می‌خواستند؟
-آره دو سال قبل هم ما را می خواستند...
حتی استقلال هم خواهان تو بود؟
- بله هم استقلال هم پیكان، پرسپولیس كه ما را گرفت دیگر روی خرید های بعدی اش زوم نكرد گفت ما سال گذشته‌ای‌ها را حفظ می كنیم پژمان و بهنام را هم می گیریم سهراب (انتظاری) هم از شموشك آمد كه اتفاقاً هردوشان آخر فصل مصدوم شدند.
سال بعد تو شماره 17 را دادی به سهراب انتظاری و 10 حامد كاویانپور را پوشیدی؟
-بله تماشاگران چون سهراب 9-10 گل زده بود می گفتند سهراب فرشاد پیوس، حامد رفت دبی و من شماره 10 او را پوشیدم.
فكر كنم همان سال قهرمان هم شدید؟
-بله...
با گل ابراهیم اسدی مقابل فجر سپاسی؟
بله...
تو به عنوان یك فوتبالیست موفق به پرسپولیس آمدی اما خیلی خوش شانس نبودی؟
- سالی كه قهرمان شدیم سال بعد بازیها افتاد ورزشگاه تختی، آزادی رفت زیر كشت و همین مسئله كلی به ما لطمه زد اما آقای برانكو همان سال یك نفر از پرسپولیس به تیم ملی دعوت كرد كه من بودم. سال های بعد هم مدام فیكس بودم اما یا سوم می شدیم یا دوم، قهرمان نشدیم. بعد از آن سال كم كم فوتبال حرفه‌ای شده بود، پول وارد فوتبال شده بود. سپاهان قدرتمند شده بود، پاس مثل همیشه خوب بود، ما هم با پرسپولیس قوی بودیم اما قهرمان نشدیم.
تو زمان طالبی برای تیم ملی دعوت شدی؟
- آقای طالبی پای ماجرای ما ایستاد، یادم هست من مصدوم بودم مینیسك پایم صدمه دیده بود اما تا خوب شدم هفته بعد آقای طالبی مرا دعوت كرد. آن زمان من سایپا بودم، آن دوره كه ما رفتیم جام ملت‌های آسیا، هفت تا پرسپولیسی بود، هفت تا استقلالی، هفت تا لژیونر با من می شدیم 22 نفر، آن زمان اوج من بود، آمدم پرسپولیس اما با افت پرسپولیس من هم افت كردم.
همان اختلافات پرسپولیس...
-بله اختلافات پروین و غمخوار، البته زمان مدیریت آقای دادكان بودم، و من به ایشان بسیار ارادت داشتم چرا كه دو دوره كاپیتان تیم ملی دانشجویانی بودم كه ایشان مدیر آن تیم بودند.
البته در آن زمان باند بازی تو هم در باند پروین بودی ...
- (می خندد) نه بابا ما آن زمان ترجیح دادیم پشت یك پیشكسوت باشیم ولی الان به همه این دوستان احترام می‌گذارم. بالاخره پژمان جمشیدی هم جوان بود و ممكن است در زندگی اشتباهی كرده باشد.
با این مقدمه می خواهم بگویم تو فوتبالیست خوش شانسی نبودی!
- بله اصلاً خوش شانس نبودم چون همیشه دانشجو بودم هیچ مدیر برنامه و دلالی روی من سرمایه گذاری نمی كرد، چون سرباز بودم و نمی توانستند مرا به خارج ترانسفر كنند. این اتفاق هم جزو بد شانسی های من بود. آن تیم المپیكی كه من بودم به المپیك نرفت، آن تیم ملی كه من بودم در بحرین با آن ماجرا دست به گریبان شد و نرفت جام جهانی، شاید اگر ما آن سال به جام جهانی می رفتیم زندگی من مسیر دیگری پیدا می كرد... من این اتفاقها را بد شانسی نمی بینم چون به تقدیر اعتقاد دارم و خیلی كم به اختیار معتقدم.
از فوتبال توانستی مثل فوتبالیست های امروز پول خوبی در بیاوری؟
-خداروشكر، اوضاع بد نیست! به هر حال پدرومادر من فرهنگی بودند اگر فوتبال نبود من الان هیچ چیزی نداشتم.
ولی تو مهندسی عمران خواندی؟
- مگر مهندس‌های عمران كه تازه فارغ التحصیل می شوند چقدر درآمد دارند.
نسل تو از آن پول های هنگفت فوتبال كه عاید فوتبالیست های امروز می‌شود كه هرگز نگرفت؟
-نه ولی پنجاه شصت میلیون آن زمان هم پول كمی نبود.
توانستی سرمایه گذاری كنی یا مثل سریال پژمان...
- خدا را شكر یك زندگی معمولی خوب دارم.
اما خیلی از هم دوره های فوتبالی تو، امروز زندگی خوشی را نمی گذرانند و نسل قبلی‌های تو كه برخی واقعاً اوضاع بدی دارند؟
- خب اصلاً ما این سریال را بر مبانی همین واقعیتها كار كردیم. این اتفاقات چیزهایی است كه رخ داده و می دهد. (هر چند كه برخی دوستان كه تعدادشان كمتر از انگشتان یك دست هم هست از ما انتقاد می‌كنند) به هر حال تو وقتی كه می خواهی یك سریال كمدی بسازی مجبور هستی كه كمی ساختار شكنی كنی، نمی توانی نشان بدهی كه یك مهندس اتو كشیده مسیری اینگونه را طی می‌كند. ضمناً ما اسم این شخصیت را گذاشتیم پژمان جمشیدی تا دیگر به كسی بر نخورد تو می بینی ما همه فوتبالیست ها را بالا می بریم فقط همین را می كوبیم تا به كسی بر نخورد...من از طریق «بانی فیلم» می گویم ما نباید یك نفر و شغلشاش را به همه آدم های آن شغل تعمیم بدهیم، ما اینجا از یك انسان صحبت می كنیم، این نشان از آن ندارد كه همه فوتبالیست ها اینگونه هستند.
حواشی كنار فوتبال پر از اتفاقات دراماتیك است كه قطع به یقین برادران قاسم خانی روی آن اشراف دارند چرا پیشنهاد ندادی از كمی قبل تر از دوران بازنشستگی به زندگی این آدم پرداخته شود؟
-چون ما اصلاً از این زاویه نگاه نكردیم. آنقدر سریال فوتبالی ساخته شده. ما برنامه نود را داریم كه خیلی جاها از هر اثر كمدی قوی تر است و گاهی از هر اثر دراماتیك درام‌تر ...ضمنا باید بگویم در این خصوص انقدر اطلاعات ما كامل نبود كه بتوانیم دل را به دریا بزنیم. چون آن بحث خیلی كلان است و پای خیلی ها وسط می آید...
تو در روند نگارش فیلمنامه هم در كنار نویسندگان بودی؟
-نه من فقط ایده را دادم و برخی اطلاعات را در اختیار سروش گذاشتم. محراب و پیمان خودشان آنقدر فوتبالی هستند كه كاملاً اشراف دارند. پیمان و محراب یك جورهایی روز نویس هستند و ما یكی دوبار برای دور خوانی دور هم جمع شدیم و با هم مشورت هایی كردیم. در كل همه چیز این فیلمنامه زاییده ذهن نویسندگانش است نه بازیگرانش...
به نظرت این تمام واقعیت های دوران بازنشستگی یك فوتبالیست است یا می شد به مواردی دیگر نیز پرداخت كه حتی جذابیت بیشتری دارد؟
-حتماً بوده مسائلی كه قابل طرح نبوده است.
با این مقدمه باید بگویم تو اگر چه فوتبالیست (بازیكن) خوش شانسی نبودی اما از شواهد و قرائن پیداست كه بازیگر خوش شانسی هستی؟
-بله، چرا كه اگر همین الان بازیگری را كنار بگذارم موفقم چون یك كار با یك گروه را در كارنامه دارم. ولی من هیچ ادعایی در بازیگری ندارم همانطور كه در فوتبال هم هیچ ادعایی نداشتم.
به نظرم این خوب نیست كه آدم در حرفه اش هیچ ادعایی نداشته باشد؟
- ببین مردم بزرگترین داور كار هایی هستند كه من انجام داده ام، هم فوتبال و هم بازیگری در سریال، پس نمی‌توانم ادعا كنم .
قبول داری حاشیه دار بودن برای زندگی یك فوتبالیست مفید است؟
-برای همه زندگی حاشیه مفید است.
پس چرا تو بدون حاشیه زندگی كردی؟
- من هم برخی مواقع در حد خودم داشتم، اما كلا خیلی حاشیه سازی را بلد نبودم. من بزرگترین قاضی زندگی ام را مردم و كارشناسان می دانم به همین دلیل خیلی به دنبال این نبودم كه روی سكوها نامم را فریاد بزنند.
از ابتدا كه قرار نبود پژمان را خودت بازی كنی؟
- اصلاً قرار نبود فوتبالیست بازی كند. اصلاً قرار نبود ساخته شود، این در حد یك طرح بود. (می خندد)
هراسی از قبول این كار نداشتی؟
- من به پیمان و محراب اعتماد كردم. اول اینكه اینها در طنز سازی بسیار قدرتمند هستند و دوم اینكه این عزیزان مرا دوست دارند می دانم كه می‌شود به آنها اعتماد كرد و بد مرا نمی خواهند.
من این اعتماد را كافی نمی دانم...
-خب خودم هم زحمت كشیدم.
ولی تو واقعا مثل یك بازیگر (كمی بازیگری آموخته) بازی می كنی؟
- نه به خدا، برو از همه آموزشگاه های بازیگری بپرس من جایی سر كلاس بازیگری نرفتم! (میخندد)
پس فكر می كنم تو از قبل استعداد بازیگری داشتی؟
- خب خیلی ها در خیلی از هنرها استعداد دارند اما چون شرایط مهیا نمی شود استعداد آنها هم شكوفا نمی شود. در مورد فوتبال هم هستند افرادی كه استعداد دارند از خیلی ها بهتر هستند اما هیچ گاه فرصت دیده شدن به آنها داده نشده و استعداد شان حرام می‌شود. به همین دلیل است كه می گویم به شدت به تقدیر اعتقاد دارم، شاید خیلی ها از مهدوی كیا، من و دیگران بهتر بودند اما هیچ وقت راست تیم ملی بازی نكردند، هیچ وقت در لیگ ایران هم بازی نكردند و رفتند شدند كارمند بانك...شانس من بود كه این ایده به مذاق پیمان خوش آمد.
در مورد طراحی شخصیت پیمان...
- من دخالتی نكردم.
چرا؟
- چون اعتماد داشتم و پیمان هم خیلی آدمی نیست كه بتوان در كارش دخالت كرد مگر خودش بخواهد.
ولی اسم تو روی شخصیت است؟
- از من اجازه گرفتند. از آنجا كه ما نمونه خارجی دكتر مركر را داشتیم، گفتند تا به حال نداشتیم پس می تواند خیلی جذاب باشد.
بلاهت پژمان سریال تا‌حدود زیادی از منطق فاصله می گیرد؟
- نقد خیلی ها در یكی دو قسمت اول همین بود اما الان قبول كردند. خواهشی كه من از تماشاگران دارم این است كه پژمان جمشیدی سریال را بپذیرند و باور كنند به عنوان كسی كه بلاهت دارد، كم هوش است. مهربان است اما گاهی پرخاش‌گری می‌كند. به نظرم افرادی مثل تو كه اهل فوتبال هستید باید یك مقدار پژمان جشمیدی فوتبالیست را فراموش كنید، به نظرم اینطوری سریال را بهتر درك می كنید.
البته می شد به جای بلاهت از ساده بودن یك شخصیت در نگاهش سودبرد و ...
- خب بلاهت به كمدی بودن شخصیت كمك می كرد. به نظرم اگر فقط ساده بود تنها دلسوزی را ایجاد می كرد می خواستیم یك مقدار لج در بیاور هم باشد.
در فوتبالیست های امروز فردی با خصوصیات پژمان داریم؟
-(می خندد) نه اینقدر ابله!
الان فوتبالیست های ما خداراشكر به خاطر شرایط اقتصادی شان به یك بیزینس من، آشنا به همه لایه های اقتصادی جامعه تبدیل شده اند كه...
- بله همین طور است، به خصوص در مباحث اقتصادی بسیار باهوش هستند.
اما شخصیت وحید با بازی سام درخشانی...
- وحید یك كاراكتری است كه فكر می‌كند خیلی زرنگ و رند است اما واقعیت چیز دیگری است!
ارتباط و اعتماد یك فوتبالیست به مدیر برنامه هایش در وواقعیت هم به همین منوال است؟
-وحید و پژمان با هم بیشتر دوست هستند. وحید بیشتر از روی دلسوزی پیگیر كارهای پژمان است.
اما نوع و جنس بازی سام درخشانی اینطور نشان می دهد كه او منتظر فرصت است تا گوش پژمان را ببرد و...
( می خندد) نه اجازه بده در ادامه خواهی دید كه اینطور نیست ، واقعاً رابطه این دو با هم احساسی است.
به نظرم یك جاهایی بازی تو از حضور سام جلوی دوربین درخشان تر است، چقدر او درآمدن بازی تو، كمك حال بود؟
- سام واقعاً بزرگی كرده، او در واقع اینجا كار یك پاسور را انجام می دهد. خیلی مهم است كه سام این تجربه را نداشته و آمده تا این حد جذاب بازی می‌كند. به نظرم سام حضور درخشانی را دراین سریال و در نقش یك مدیر برنامه ایفا می‌كند. تمام رفتار های یك مدیر برنامه را در بازی او من حس می كنم. خیلی جاها سام پاسكاری می‌كند تا طنز در دیالوگ یا بازی من در بیاید. من واقعا از او كمال تشكر را دارم چون او هم بازیگر با تجربه ای است و هم انسان با شخصیت و بزرگواری...
بازیكن های حاضر در سریال «پژمان» به دعوت تو می آمدند؟
-بله من تماس می گرفتم دعوت می كردم ضمن اینكه آقای كریمی مدیر تولید سریال نیز با بچه ها در ارتباط بود. جا دارد اینجا از تمام فوتبالیست های عزیز كه احترام گذاشتند و منت سر ما گذاشتند و تشریف آوردند تشكر كنم.
سروش صحت كه خیلی اهل فوتبال نیست ؟
- نه درحد یك بیننده...
چقدر سروش در بازیگری این نقش تورا هدایت كرد؟
- بسیار زیاد، چون او هم سابقه نویسندگی، هم كارگردانی و هم بازیگری دارد بسیار خوب لحظات را به من نشان می داد تا بتوانم این كاراكتر را در یك چهار چوب مشخص دربیاورم. بازی ام بیرون نزند خدای نكرده به سمت لودگی نروم، سروش واقعاً با اشراف مراقب همه چیز بود. او كارگردان با هوشی است و كارش را خوب بلد است. تمام بازیگران سریال را با نگاه خاص كه داشت كارگردانی می كرد.
تو با فوتبال وارد حاشیه نشدی و الان با نقش پژمان و مصاحبه های هر روزه‌ات فرصت این را داری كه حواشی مفصلی را در كنار خودت جمع كنی و...
- من دو بار می میرم... (میخندد) به هر حال من یك تجربه فوتبالی دارم پس می دانم چگونه باید برخورد كنم كه از حواشی به دور زندگی كنم. شاید كارهای اشتباهی آن زمان داشتم كه مراقب هستم تكرار نشود، مخصوصاً ارتباط با خبرنگاران و اهالی رسانه، آن زمان جوان بودم ولی الان می دانم كه باید یك ارتباط متقابل باشد همراه با احترام و اعتماد متقابل ....
خبرنگاران سینمایی خطرناك تر هستند یا خبرنگاران ورزشی نویس؟
- (می خندد) همه خبرنگاران خطرناك هستند. ولی خبرنگاران چه نقد و چه تعریف شان برای هنرمند، ورزشكار و حتی سیاست مدار مفید است از حب و بغض بری باشد. من فكر می كنم گاهی رفتار خود ما یك چیز هایی را خطرناك جلوه می دهد.
تو زندگی متاهلی را تجربه نكردی اما در لحظات بازی پژمان و نامزدش رفتارهایی داشتی كه...
- خب همه انسان ها برای همسرشان یكسری لوس بازی دارند كه با زندگی اجتماعی شان متفاوت است. ( می خندد) زندگی زناشویی تمام مردان با هر حرفه ایی با زندگی حرفه ای شان متفاوت است.
نظرات فوتبالیست ها در مورد تجربه بازیگری ات چه بوده؟
- اكثراً تماس گرفتند و تبریك گفتند.
بزرگان فوتبال مثل علی پروین...
- من با این عزیزان برخوردی نداشتم.
تو از اهالی فوتبال ناراحتی؟
- نه من عاشق فوتبالی ها هستم.
و از پرسپولیسی ها...
- من توقعی از پرسپولیسی ها ندارم. البته از وقتی آقای رویانیان آمده چند كار كرده كه برای من كافی است. پولی را ماهیانه به فوتبالیست های پیشكسوت می‌دهند كه به من تا به حال داده نشده، یك ساختمان هم احداٍث كرده‌اند كه اهالی پیشكسوت پرسپولیس آنجا دور هم جمع می شوند. گاهی هم برای جلسات ما را صدا می‌كنند همین... مگر من برای پرسپولیس چه كرده ام كه توقعی داشته باشم. پرسپولیس كلی پیشكسوت دارد مگر می توان به همه آنها به نحو احسن رسیدگی كرد؟
مبلغ قرارداد بازیگری ات به اندازه فوتبالیست ها بود یا به اندازه بازیگران سینما و تلویزیون ؟
- من سفید امضاء كردم و گفتم هرچه قاسم خانی ها بگویند قبول دارم. نیامده بودم كه پول دربیاورم و در نهایت شك نكنید كمتر از همه بازیگران كار گرفتم .
بازیگری را ادامه خواهی داد؟
-هنوز نمی دانم.
گویا یك تله فیلم هم پیشنهاد شده؟
-بله ما اجازه گرفتیم تا بازخورد سریال را ببینیم.
از حضورت در سریال «پژمان» راضی هستی؟
-بله، امیدوارم مخاطبان و كارشناسان و البته اهالی هنر هم راضی باشند من تمام تلاشم را كردم و باز هم می‌گویم هیچ ادعایی ندارم.
و حرف آخر؟...
- من از تمام پیشكسوتان هنر به خصوص بازیگران، قبل از شروع سریال اجازه گرفتم و اینجا هم از آنها عذرخواهی می كنم، از الطاف دوستان بزرگواری مثل آقای پرویز‌پرستویی كه طی تماس شان اعلام كردند تو نشان دادی كه می‌شود یك استثناء بود كمال تشكر را دارم.
كماكان می گویم هیچ ادعایی در بازیگری ندارم و می دانم این حرفه پیچ و خم‌های خودش را دارد، به پسران و دختران جوان كه سالها فعالیت می‌كنند در عرصه تئاتر و تصویر تا در این حرفه صاحب جایگاهی شوند هم احترام می گذارم، می دانم چه مسیر سختی پیش روی دارند. امیدوار هستم در كارشان موفق باشند، بدانند كه من قصد جسارت نداشتم و تنها یك تجربه بود كه می تواند تكرار هم نشود. از آقای چگینی و آقای صحت هم كه به من اعتماد كردند كمال سپاسگزاری را دارم. امیدوارم در عرصه طنز تلویزیون تابوشكنی بشود تا طنز سازان بتوانند با حرفه های مختلف از جمله سیاسیون شوخی و همه مشاغل را نقد كنند. من با سریال « پژمان» جادوی تلویزیون را دیدم
